مناظره ی زندگی و مرگ
زندگی: من فرصتی مغتنم برای بودنم تو اژدهایی مترصد بلعیدنمرگ:
من آغازی به آرامش ابدیم تو آغازی به آلام دنیوی
زندگی: من خالق یک لحظه شیرین عاشقانه ام
تو جابری که دریغ از این لحظه نداری
مرگ: تو تحمیل ناخواسته ی گریبانگیر بشریتی
من منتخب آنها برای رهایی از تو
زندگی: تو فاجعه انفصال عاشق و معشوقی
من فرصت دوباره باهم بودنشان
مرگ: تو بار سنگین اجباری برای زجر کشیدن من
جرثومه ای برای گریز از این وادی
زندگی: تو اشک مادر داغدیده ای من اشک شوق دیدار فرزند
مفقود الاثرمرگ: تو تولد کودک نامشروع دو بی خانمانی
من گریزی برای رهایی از این مخمصه
زندگی: من لبخند زیبای یک نو مادرم تو خلوت تنهایی یک زوج عاشق
مرگ: من پایان ناله های یک پیرمرد زمینگیرم
تو اصراری زجرآلود به بودن او
زندگی: من مصور یک بوسه ی شیرین عاشقانه ام
تو قطره اشک یک عاشق در هجران معشوق
مرگ: تو چشم نظاره گر شکنجه های یک
شکنجه گری من تیر خلاصی از این عذاب
زندگی: من عفو یک پدر داغدیده ام تو
سنگسار یک زن به جرم عاشق بودن
مرگ: من خط بطلان به وجود پس از مرگ معشوقم تو جزای
جرم زندگی بدون اوزندگی: من نگاه نوازشگر
یک پریزاده ام تو خلوت سرد تنهایی
مرگ: من فرصت گرم انتقامم تو انتظار بیهوده یک مادر ناباور
زندگی: من نقطه اوج عروج یک انسانم
تو نزول او به پست ترین جای ممکن !
مرگ: ............................... !!!
گرچه از مرگ گریزی نیست و نباید حتی لحظه ای
از اون غافل بشیم اما زندگی نیز، فرصتی است که
خداوند بما داده و بجاست که ازش کمال لذت رو ببریم
و زندگی را آنطور که شایسته است زندگی کنیم.