آهـــای آقا پسری که امـــروز کــارت بازی با دل دخـــتراس!
دیـــدن اشکای اونـــا حس شـــاخ بودن بهـــت میده...
یه روز پـــدر میـــشی..
دیـــدن اشکـــای دخـــترت کمـــرتو میشـــکونه
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اونــیـڪـﮧ مـﮯ خـوآســتــ مــטּو تــو
مـــآ نـَــشیـــم ..
כمــِـش گــرمــ .. !
تـــو رو مـﮯشـنآخـتــ ڪـﮧ چـــﮧ عـَــوَضــﮯاﮮ هــَـســتـﮯ...