رضایت

عملکرد پسرک باهوش پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد 

 و بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره.

مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد.

پسرک پرسید: خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟

... ...زن پاسخ داد: کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد !

پسرک گفت: خانم، من این کار را با نصف قیمتی که او می دهد انجام خواهم داد!

زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.

پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد: خانم، من پیاده رو و جدول جلوی

خانه را هم برایتان جارو می کنم. در این صورت شما در یکشنبه زیباترین  

چمن را در کل شهر خواهید داشت.

مجددا زن پاسخش منفی بود.

پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت.

مغازه دار که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت:

 پسر...، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به تو بدهم.

پسر جواب داد: نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم.

من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند.

پیوند...

پیوند...

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری

هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت: ممنونم

تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب

داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت

نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود

اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدیشاید من دیگه هیچوقت زنده

نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی

افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید

استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!

دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون

آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم

ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که

قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت

موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)

 قلب دختر نمیتوانست باور کند..اون این کارو کرده بود..اون قلبشو به دختر داده

بود.. آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..و به

خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم

پاییزمن


پاییز آمده ست که خود را ببارمت!

پاییز: نام ِ دیگر ِ من دوست دارمت

بر باد می دهم همه ی بود ِ خویش را

یعنی تو را به دست خودت می سپارمت!

باران بشو، ببار به کاغذ، سخن بگو...

وقتی که در میان خودم می فشارمت

پایان تو رسیده گل ِ کاغذی ِ من

حتی اگر که خاک شوم تا بکارمت

اصرار می کنی که مرا زودتر بگو

گاهی چنان سریع که جا می گذارمت!

پاییز من، عزیز ِ غم انگیز ِ برگریز!

یک روز می رسم... و تو را می بهارمت!!

به چه میخندی تـــــــــو؟

به چه میخندی تـــــــــو؟

به مفهوم غم انگیز جدایــــــــــی؟

به چه چیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــز؟

به شکست دل من یا پیروزی خویــــــــــــــــش؟

به چه میخنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدی؟

به نگاهم که چه مستانه تو را باور کـــــــــــــــــــــــــــــــــرد ؟

یا به افسونگری حرفهایت که مرا سوخت و خاکستر کــــــــــــــــــــــرد؟

به دل سادهی من میخندی که دگرتا ابد نیز به فکر خود نیســــــــــــــــــــت ؟

خنده داراست بخنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

تاحالا شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تا به حال شده دوست داشتنت را قورت بدی ؟

لبخند بزنی .بی تفاوت باشی !

شده دلتنگی بپیچد به دلت .را نفست رو ببندد .خفه ات کند !

هی دستت بره سمت گوشیت .برش داری نگاش کنی. پرتش کنی !

شده قسم بخوری که دیگه کارش نداریاما در یک لحظه

گوشی موبایل را برداری !

پیغامی تایپ کنی؟

شده تمام روز در انتظار جواب بیقرار باشی !

نرسد این جواب !

آخر ارسال کنی

منطقت بمیرد .قلبت تند تند بزند وگوشی روبرداری بنویسی:

اشکالی نداره اگر نمی خوای جواب نده فقط می خواستم بدونم خوبی؟

همین"مواظب خودت باش" شده بازم جوابی نیاد ؟

باز بشکنی

هزار بار دیگر هم بشکنی اما باز با دست ودل شکسته دوستش داشته باشی ؟

شده این همه عاشق باشی؟

.... لایک ..... : دلم شکست ..... تو انقدر سنگ دل نبودی؟